راه حق یکی ست و آن راه علی ست... وبلاگی شامل معارف اسلامی و دفاع از حریم وحقانیت اهل بیت علیهم السلام پنج شنبه 30 آذر 1391برچسب:حجاب,عاقبت بدحجابی,بی حجابی,اسلام و حجاب,ماجرای عبرت آموز, :: 18:30 :: نويسنده : سجاد آذریان
انتخاب با خودتان: وقتی با خواهرم در باره حجاب صحبت می کردم عصبانی شد و فریاد زد : «سخته! مگه می شه تابستان که هوا گرمه با چادر و چاقچور بیای بیرون؟ مگه اسلام می خواد ما سختی بکشیم؟ ولم کن تو رو خدا! بذار راحت باشم. من از گرما فراری ام.» راست میگفت.این خواهرم خیلی گرمایی بود. ولی زیر لب و آرام با کمی چاشنی خنده گفتم : « عزیز جان! آتش دوزخ خیلی گرمتر است! انتخاب با خودت!» جا خورد! مثل این که زده بودم تو هدف! لبخند رضایت آمیز خواهرم تابلو بود.
به این ماجرا نیز توجه کنید: مردی به میهمانی رفته بود، پس از صرف ناهار صاحب خانه برای کاری بیرون رفت، مرد مهمان از این فرصت استفاده کرده، پس از انجام عمل منافی عفت با همسر میزبان، او را کشت. بعد از دستگیری از او سؤال شده بود که چرا این جنایت زشت و شنیع را انجام دادی؟ او در پاسخ گفت: « من شب گذشته در مجلس عروسی بودم، که خانمی را با لباسهای جلف و چهره ای زیبا و موهای آنچنانی دیدم و دلباخته او شدم، دیگر نتوانستم خود را کنترل کنم. طرح دوستی ریختم و سرانجام چنین تصمیمی گرفتم.» خودتان قضاوت کنید! از این داستانها در صفحات جراید کم نیست...
منبع: کتاب چرا با حجاب شدم؟«صد و ده دلیل برای انتخاب حجاب اسلامی» نوشته های مژده بهروزی. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
|||||||||||||||||
|